از این به بعد قصد داریم مطالب آموزشی بیشتری در سایت قرار بدهیم ,البته مطالب کاربردی و جذاب و به دردبخور, چون واقعا در جامعه ای داریم زندگی می کنیم که امار مطالعه بسیار پایین است و باید مطالب بسیار پر نغز و محتوایی باشند که توسط شما عزیزان مورد نقد قرار گیرند. آموزش کادو پیچی ارزان و زیبا
بخش مهمی از دادن هدیه که در نمای اول ممکن است تو ذوق کادوگیرنده بخوره ظاهر بسته بندی کادوست, جدیدا خیلی مد شده که کادو رو با همون ساک کاغذی یا پلاستکی فروشنده می برند و تحویل می دهند ,مثلا شما از قبل می دونید که کادوتون محصولی از آدیداسه یا چرمی نوین چرم هست.
یا اینکه عطر دیگه خیلی تکراری و تابلو شده کادو پیچیش و از دور قشنگ معلومه که یه عطر برای طرف خریدید.کمی ذوق و سلیقه به خرج بدید.
البته مواظب باشید ذوق و سلیقتون باعث قاطی کردن طرف نشه , مثل اون بنده خدایی که جعبه پلی استیشن گرفته بود ولی وقتی بازش کرده بود توش کتاب های کمک درسی بوده , خب مطمئنا دیگه اون فرد هیچ وقت ادم سابق نخواهد شد .شک نکنید.تورو خدا از این شوخی ها با کسی نکنید .
بریم سر بحث اصلی که همون کادو کردن متفاوت یک کادو هست ,
- مواد اولیه مورد نیاز :
کاغذ خیاطی (کاغذ هایی که برای الگو کشی خیاطی استفاده می شوند و قیمتشان کیلویی هفت هشت هزار تومن است )
نخ گونی یا بافتنی( که قیمتش خیلی ارزان است , شاید یه رول ۲۰ متریش حدودا ۱۰ تومن بشه)
یک عدد سیب زمینی
جوهر و استامپ
- بریم و شروع کنیم و کادومونو در عرض ۵ دقیقه یک بسته بندی خوشگل و خاص بکنیم:
- اول از همه سیب زمینی رو می گذارید تا کمی نرم بشه و بعد از وسط نصفش می کنید ,اصلا نگران نباشید قرار نیست آشپزی کنید
- حالا با یک چاقوی تیز سیب زمینی رو از وسط نصف می کنیدو ودر قسمت وسطش مثل دوران کودکی یک مهر در می آورید.ترجیحا طرح های سنتی باشه
- زیاد نگران مرتب و منظم بودنش نباشید چون طرح شما باید به نوعی داد بزنه دست ساز هستش و شما براش چقدر زحمت کشیدی
- پس روی این بخش سیب زمینی خوب وقت بگزارید می تونید از اینترنتی هم کمک بگیرید
- وقتی کارتون تموم شد حالا وقتشه که کاغذ خیاطی رو بردارید و با سیب زمینی و استامپتون روش رو مهر بزنید
- مرحله نهایی اینه که جنستونو داخل کاغذ خیاطی بسته بندی کنید
- در نهایت با نخ گونی اونو بسته بندی کنید
- در قسمت گره می تونید از گل یا وسایل دست ساز دیگر مثل انگشت دونه و وسایل خیاطی استفاده کنید که با تم کاغذ خیاطی تا حدودی نزدیک باشند.
ایده و خلاقیت : حتی می تونید برای جالب تر شدن بسته بندیتون طرح هایی شبیه الگوی خیاطی هم روی طرح کاغذ پیاده کنید و مطمئن باشید جواب خوبی خواهید گرفت
ایده و خلاقیت :نخ گونی را رنگی کنید و نتیجه کار را ببینید
و ده ها روش دیگر که تنها دراثر خلاقیت به دست می اید و باعث می شود که همواره همه منتظر کادوهای شما باشند ,و همچنین ایده پردازی کمی به پرورش فکری و خلاقیت شما خواهد شد .(داستان مرتبط است)
روزگاری در قدیم پادشاهی تمامی اهل کشور را مجبور کرده بود که علاوه بر مالیاتی که به او می دهند و کمر انها راشکسته بود هر سال به مناسبت جشن تولد پادشاه بهترین چیزی که در منزل دارند به او پیشکش کنند و هر کس چیزی در خورد شان پادشاه به وی کادو نمی داد تنبیه می شد.به تدریج مردم فقیر تر می شدندو کادوهای انها از طلا و جواهرات و حیوانات و گونی برنج و حبوبات و در نهایت پیشکش فرزندانشان به عنوان غلام و کنیز گردیدند.و پس از چندین سال پادشاه دچار افسردگی شدید گردید ،هیچ چیز او را ارضا نمی کرد.
و باز سال بعدی بود و اوضاع فقیر تر مردم ,و شاه هم خسته شده بود .برای همین مسابقه ای ترتیب داد که اگر کسی کادو وپیشکشی به او بدهد که واقعا او را خوشحال کند همه زندانیان و غلامان و کنیزان را آزاد کرده و دیگر این رسم را ادامه نخواهد داد.یک سال گذشت و وقت جشن تولد پادشاه رسید.
مردم منتظر معجزه ای بودند,اهالی کشور از دور و نزدیک با کادوهای عجیب و غریب آمده بودند,حیوانات عجیب الخلقه , دختران زیبارو ,سلاح های طلا ساز ,و…. هیچ کدام پادشاه را خوشحال نکرد تا اینکه در انتها مردی آمد به غایت زشت، نگهبانان سعی کردند مانع ورود او شوند که صدر اعظم متوجه شد و تمسخر مرد بیچاره و شاید تنبیه او ، او را به نزد پادشاه برد.
پادشاه برآشفت و گفت او کیست که با این سر و ضع ژنده آورده اید به نزد من و ای مردک گدا بگو چه داری, و همه زیر لب می خندیدند و منتظر فرجام دردناک او بودند,مرد مصمم گفت من برای شما پیش کش و کادویی دارم که می بایست در گوش شما فقط بگویم.
همه حاضران خندیدند و منتظر دستورپادشاه برای فلک کردن اود بودند ,اما شاه نیزکه خودش کنجکاو شده بود بداند او چه می خواهد , او را با حضور دو نگهبان به نزد خود فرا خواند.
مرد ژنده پوش به شاه نزدیک شد و در گوش او زمزمه ای کرد شاید به اندازه ۱۰ شماره و به آرامی عقب رفت.
شاه مدتی مبهوت ماند و صدای خنده حضار نیز قطع شد.شاه در حالی که برآشفته بود ودستانش می لرزید ,به مرد گدا نگاهی کرد و گفت برو فردا به نزد تو خواهم آمد و مرد نیز با آرامی از قصر خارج شد.
شاه در حالیکه هنوز در فکر بود و درباریان منتظر بودند سخنی بگوید ،فریاد براورد که تمام زندانیان و کنیزان را ازاد کنید و…….(ماجرا ادامه دارد)
اگر شما هم ایده ای دارید با ما به اشتراک بگذارید .همواره منتظر شنیدن ایده های جدید شما هستیم .آموزش کادو پیچی ارزان و زیبا
خرید کادو یک وظیفه نیست , تجربه یک لذت است , تجربه ای که که روحتان را باید در کادو بدمید .
تهیه شده توسط فروشگاه اینترنتی کادوکارت : بزرگترین مارکت پلیس خرید کادو و هدیه
